روى بسته اى بسم الله الرحمن الرحیم نوشته شده بود
رئیس گروهى از دزدان ، قافله اى را غارت نمود، در میان آنها شخصى بسته اى پارچه داشت که جمله
(( بسم الله الرحمن الرحیم ))
نوشته و روى آن گذاشته بود (( در بین تجار سابق براى محفوظ ماندن اموالشان از دست راهزنان این عمل مرسوم بود )) فورا به افرادش دستور داد که این اموال را به صاحبانش برگردانید، چونکه ما دزد اموال مردم هستیم نه دزد عقیده آنها، زیرا اگر به آن نوشته ترتیب اثر ندهیم آنها بى اعتقاد خواهند شد.
لازم به تذکر است که یکى از اساتید مى گفت : سر کرده دزدان فوق الذکر (( فضیل عیاض )) بوده است . شاید به خاطر همین عمل بود که خداوند او را هدایت نمود و او توبه کرد و از عارفان گردید.
امام صادق (علیه السلام ) فرمودند: بسم الله تاج سوره ها است
بسم الله الرحمن الرحیم
بانام و یارى خداى بخشنده و مهربان شروع مى کنیم ؛
خدایى که لطفش به همه است ، مهرش همگانى و همیشگى است .
دیگران یا لطفى ندارند ، یا همیشه ندارند ، یا به همه ندارند ، یا هدفشان
مهربانى نیست ، ولى خداوند ، حتى آفریدنش بر اساس لطف و مهربانى است :
((الا من رحم ربى و لذلک خلقهم ))
اگر برخى مشمول رحمت پروردگار نمى شوند ، بستگى به خودشان دارد . اگر آب
دریا ، به توپ نفوذ نکرد ، دریا تقصیرى ندارد ، توپ در بسته است .
اگر نور خورشید ، از دیوارى عبور نکرده بخاطر عدم قابلیت دیوار است نه نور .
رحمت الهى گسترده است ، ولى گاهى کسانى با کار و فکر باطل خود ، رحمت را به روى خود مى بندند .
بسم الله در اول هر کار ، رمز عشق به خدا و توکل بر او و استمداد از او
وابستگى به اوست . بسم الله ، چنگ زدن و اعتصام ، به نام الهام بخش
خداوند، و گریز از وسوسه هاى شیطان است .
بسم الله ، در راس تمام کتاب هاى آسمانى بوده و پیامبران نیز شروع کارشان
به نام الله بوده ، این کار انسان را در پناه و حفاظت خدا مى دهد و آنکه به
خدا پناهنده شود ، به راه مستقیم رهنمون مى شود .
(( و من یعتصم بالله فقد هدى الى صراط مستقیم ))
بسم الله ، نشان بندگى خدا و وابستگى به اوست ، یعنى اینکه : خدایا ، تو را
فراموش نکرده ام ، هر کارم را با نام تو آغاز مى کنم و خود را بیمه مى
سازم و به کمک تو شیطان را فرارى مى دهم .
امام صادق ( علیه السلام ) فرمودند : بسم الله تاج سوره ها است و نشان امان
و رحمت است و در اول سوره برائت که بسم الله نیامد ، چون برائت و بیزارى
از کفار است و این نباید با رحمت باشد .
الهى رحمتت را شاملم کن
سرا پا عیب و نقصم کاملم کن
منم غافل خدایا آگهم ساز
منم جاهل خدایا عاقلم کن
کلمات کلیدی : داستان هایی از بسم الله الرحمن الرحیم ، تاج سوره ها ، راس تمام کتاب ها
ما چه می کنیم : ما کلاس خصوصی برا دخترم می گیریم که استادش مرده یا از یکی از
پسرای فامیل می خواهیم که کلاس جبرانی برا دخترمون بذاره و اونا هم ظرف چند روز به
مقامات عالی عرفانی می رسند دیگه تو آسمونا سیر می کنند و میگن :
صفایی ندارد ارسطو شدن
خوشا پر کشیدن پرستو شدن
اسلام میگه : اسلام میگه اگه مردی بخواهد زن دوم اختیار کند باید تمکن مالی داشته باشد و بتواند بین آنها با عدالت رفتار کند
ما چه می کنیم : ما میگیم نردبان موفقیت را باید پله پله بالا رفت فعلا زن دوم را
بگیریم بعدا خدا کریم و ...
ما همون کار را برای شوهر خواهرمون نمی پسندیم و با همکاری همسر و مادرمون برای
شوهر خواهرمون دادگاه صحرایی تشکیل میدیم تا فیلش یاد هندوستون نکنه
اسلام میگه : اگه کار خوبی در حق تو کردند یادآوری کن و فراموش نکن و اگه کسی در حق تو بدی کرد فراموش کن
ما چه می کنیم : ما کینه شتری پیدا می کنیم به خاطر بدی هایی که در حق ما شده و اگه کسی در حق ما خوبی کرده را وظیفه اش می دانیم
اسلام میگه : اگه مسلمونی فریادبزنه مسلمونا به دادم برسین و شما نرسین ، مسلمون واقعی نیستید
ما چه می کنیم : میگیم چراغی که به خانه رواست بر مسجد حرامه
میگیم یه سر دارم و هزار سودا
میگیم کشورای دیگه به ماچه ؟
اسلام میگه : با بچه ها مهربان باشین ( امام حسن و امام حسین (ع) هنگام نماز پیامبر (ص) رو دوش ایشان سوار می شدن )
ما چه می کنیم : با بیش از یک متر و نیم قد و بیش شصت کیلو وزن دست بچه می گیریم از
تو صف نماز می اندازیمش بیرون
شرمنده ام خدا
با همون هیکل غول آسا پا برهنه بچه را دنبال می کنیم و تا از مسجد بیرونش نکنیم خیالمون
راحت نمیشه ( شیطان هم چنین قدرتی نداره در فرار دادن بنده از خدا )
اسلام میگه : اگر خدا را دوست دارید از پیامبرش - این الگوی نیک - تبعیت و پیروی عملی کنید ( ان کنتم تحبون الله فاتبعونی ) .
ما چه می کنیم : ما چون عمل خرج و تکلف داره را کنار میذاریم و فریاد میزنیم میمریم براتون تو شادی شما دست می زنیم و تو عزای شما سینه .
گاهنامه کانون گفتمان قرآنی
کلمات کلیدی : اسلام ، نماز ، کینه ، دشمن ، کودک ، تربیت ، همسر ، ازدواج ، شیطان ، مسجد
حمد عاشقان
بسم الله
الرحمن الرحیم
آیات حقیقت بر زبان فرشته در آخرین
نزول بر بندگان جاری بود گویا میدان بندگی مرد
می طلبید ، هدیه ای از خالق بر بندگان رسید ، سوره حمد این فاتح کتاب آسمانی در جمع
خلایق ، حقیری عاشق ، چهره لیلی را در تجسم سوره آسمانی دید و در تفسیر آیات
حقیقت ، معرفت یار را با معرفت خدای یار ، آمیخت :
بسم الله الرحمن الرحیم : بنام
خداوندی که الطاف مهرش بر بندگان بی سامان ، محرم همیشگی
است ، بنام اولین عاشق و آخرین معشوق ، به نام مهری که از عشق سرچشمه می گیرد .
الحمد لله رب العالمین : شکر خدای عشق
واجب است زیرا عاشق شدن را آموخت
، به من ، به تو ، به بندگان ، اگر او نبود ، نمی توانستم بگویم دوستت دارم .
الرحمن الرحیم : عاشق ترین موجود ،
مهربان ترین آن هاست و مهربان ترین ، رحم کننده ترین ، پس عین حقیقت است که خدا
رحم کننده ترین است . زیرا زمزم عشق اوست و بندگان پیمانه نوش این زمزم .
مالک یوم الدین : آن گاه صاحب خواهم
بود که خدایش باشم ، آنگاه خدا خواهم بود که
عاشق ترین باشم ، عاشق ترین مان خداست ، پس خداترین مان الله است . پس صاحب روزی
که قضاوت عشق خواهد شد ، اوست .
ایاک نعبد و ایاک نستعین : کسی را می پرستم
که عشق ورزیدن را به من آموخت ، ملاک بودنم عاشقی است ، چون هستم باید عاشق باشم
و شکر بودنم ، پرستش است ، پرستش او که بودن را به من آموخت .
اهدنا الصراط المستقیم : نیامدم تا
بمانم ، پس مسافرم و مسافر
، راه می طلبد . راهی که در آن سالک عشق باشم و در مقصد ، واصل عشق . پس کسی را می طلبم که مقصد بنماید ، کسی
تواند دستم گیرد که خود رسیده باشد و اولین واصل عشق ، خدای عشق است ، پس از خدا طلب
راه صداقت و پاکی عشق را کنم .
صراط الذین انعمت علیهم : کدامین راه را
طالبم ؟ راه وصال را . وصال چیست ؟ اوج نعمت . صاحب نعمت کیست ؟ خدا . پس را هی را
طالبم که خدای عاشقان به سالکانش ، وصال ، یعنی اوج نعمت را عطا کند .
غیر المغضوب علیهم : از کدام راه
بیزارم ؟ راهی که مهر
نورزند . اگر مهر نورزند چه ؟ خشم گیرند . پس دوری می طلبم از راهی که بر من خشم گیرند .
والا الضَالَین : خدایا رحم کن بر بنده
ای که برای رهایی از تو یاری
می طلبد ، خدایا روزی را تقدیر مان نکن که گمراه کوی عشق باشیم و تازه بفهمیم که این راه ، به سر منزل لیلی نمی رسد .
کلمات کلیدی : حمد عاشقان ، سوره حمد ، معنی سوره حمد
که نه تصدیق کند از سر دردی است فغانش
سعدی
کلمات کلیدی : بنام حضرت دوست ، سودا ، وصل ، یار ، عشق ، سعدی ، شعر مذهبی ، ناله ، عهد
از فرمایشات گهربار حضرت علی علیه السلام:
اگر مردم در عظمت قدرت خد ا، و بزرگی او می اندیشیدند ، به راه راست باز می گشتند ، و از آتش سوزان می ترسیدند ، اما دل ها بیمار ، وچشم ها معیوب است.
آیا به مخلوقات کوچک خدا نمی نگرند ؟ که چگونه آفرینش آن را استحکام بخشید ؟ و ترکیب اندام آن را بر قرار ، و گوش و چشم برای آن پدید آورد ، و استخوان وپوست متناسب خلق کرد ؟
به مورچه و کوچکی جثه آن بنگرید ، که چگونه لطافت خلقت او با چشم واندیشه انسان درک نمی شود ، نگاه کنید چگونه روی زمین راه می رود ، و برای بدست آوردن روزی خود تلاش میکند ؟
دانه ها را به لانه خود منتقل می سازد ، و در جایگاه مخصوص نگه می دارد ، در فصل گرما برای زمستان تلاش کرده ، و به هنگام درون رفتن ، بیرون آمدن را فراموش نمی کند !.
روزی مورچه تضمین گردیده ، و غذاهای متناسب با طبعش آفریده شده است.خداوند منان از او غفلت نمیکند ، و پروردگار پاداش دهنده محرومش نمی سازد ، گرچه در دل سنگی سخت و صاف یا در میان صخره ای خشک باشد.
اگر در مجاری خوراک و قسمت های بالا وپائین دستگاه گوارش وآنچه در درون شکم او از غضروف های آویخته به دنده تا شکم ، وآنچه در سر اوست از چشم وگوش ، اندیشه نمائی ، از آفرینش مورچه دچار شگفتی شده واز وصف او به زحمت خواهی افتاد .
پس بزرگ است خدائی که مورچه را بر روی دست و پایش بر پا داشت ، و پیکره وجودش را با استحکام نگاه داشت ، در آفرینش آن هیچ قدرتی او را یاری نداد وهیچ آفریننده ای کمکش نکرد . اگر اندیشه ات را بکار گیری تا به راز آفرینش پی برده باشی ، دلائل روشنی به تو خواهند گفت که آفریننده مورچه کوچک همان آفریدگار درخت بزرگ خرماست ، به جهت دقتی که جدا جدا در آفرینش هر چیزی به کار رفته ، واختلافات وتفاوت های پیچیده ای که در خلقت هر پدیده حیاتی نهفته است .
همه موجودات سنگین وسبک ، بزرگ وکوچک ، نیرومند وضعیف ، در اصول حیات وهستی یکسانند،وخلقت آسمان و هوا بادها و آب یکی است .
پس اندیشه کن در آفتاب وماه ، و درخت وگیاه ، و آب و سنگ ، و اختلاف شب و روز ، وجوشش دریاها،و فراوانی کوه ها ، و بلندای قله ها ، و گوناگونی لغت ها ، وتفاوت زبان ها ، که نشانه های روشن پروردگارند .
پس وای بر آن کس که تقدیر کننده را نپذیرد ، و تدبیر کننده را انکار کند !
گمان کردند که چون گیاهانند وزارعی ندارند ، واختلاف صورت هایشان را سازنده ای نیست ، بر آنچه ادعا میکنند حجت و دلیلی ندارند ، و بر آنچه در سر می پرورانند تحقیقی نمی کنند .
آیا ممکن است ساختمانی بدون سازنده، یا جنایتی بدون جنایتکار باشد؟!
کلمات کلیدی : شناختن خدا با نگاه به مورچه ، شناختن خدا ، مورچه ، موجودات ، حضرت علی (ع) ، مخلوقات
علامه طباطبایی در نهایة الحکمة:
«إنّ حقیقةَ الوجودِ ، إمّا واجبةَ ، و إمّا تَستلزمَها ؛ فإذن الواجب بالذاتِ موجودً وهو المطلوبُ.»
بیان: حقیقت وجود یا واجب است، یا مستلزم آن ( بهجهت دفع دور و تسلسل )؛ پس واجب موجود است.
این کوتاه ترین تقریر از معتبرترین برهان اثبات وجود خداست.
کلمات کلیدی : اثبات وجود خدا ، علامه طباطبایی ، واجب ، برهان