سلام
این مقاله , داستان را دانلود کنید بسیار جالب می باشد.
کلمات کلیدی : مقاله ، داستان ، اسم اعظم ، حدیث ، دانلود
وقتی کسی وارد وبلاگ مذهبی میشه
یا کسی دم از دین و خدا میزنه
فکر میکنند طرف مخلص , چاکر و کلا کنیز خا/منه/ای و اح/مد/ی نژ/اد هست
درحالی که در بین طرفداران مو/سو/ی کسانی که طرف دین و خدا هستند رو هم دیدم و بین طرفداران ا/حمد/ی/نژ/اد کسانی که فشن میزنند و غیر مذهبی هستند رو هم دیدم
و به تمامی بازدید کنندگان عزیز این وبلاگ عرض می کنم که:
این وبلاگ هیچ گونه جنبه ی 30یا30 نداره و طرف هیچ فرقه و گروه 30یا30 نیست
نه سبزه نه سرخه نه مشکی و نه رنگ دیگه ای
نه طرف مو/سو/ی نه احم/دی ن/ژاد نه ک/روب/ی نه ر/ضا/یی ونه فرد خاصیه
این وبلاگ و تمامی وبلاگ هایی که اینجانب ارسال میکنم فقط در مورد فساد دنیا , فسادی که از زمان پیامبر تا کنون هست , و خدا می باشد
و به تمامی افراد جامعه و دنیا ,چه بنفش و چه قرمز و چه سبز و سیاه , چه سنی چه شیعه چه مسیحی و یهودی , احترام میزارم و دوستشون دارم
هدف من اینه که ~~> ایران + اسلام + خدا ---> عدالت + حق همیشه پرچمش بالا باشه
و هرگونه سوالی دارید حتما بفرمایید تا آنجایی که بتونم جوابتون را معقولانه و منطقی خواهم داد
سپیده ی نور عالم به سایه ی خزان داخل شو و ما را از این خارها رهایی ده که کسی توان زخم نمودن سنگ را ندارد...
یا حق
بسم رب الشیعه
زندگینامه
شهید حسن شفیع زاده در مرداد سال ۱۳۳۶ ه.ش در یک خانواده مذهبی در شهرستان تبریز متولد گردیده و تحت تربیت پدر و مادری مومن، متدین و مقلد امام پرورش یافت، از همان کودکی در مجالس دینی از جمله برنامههای سوگواری امام حسین (ع) حضور داشت و عشق خدمتگذاری به آستان شهید پرور حضرت اباعبدالله (ع) در عمق وجودش ریشه دوانید. سادگی، بیآلایشی و گذشت او در سنین کودکی زبانزد همه بود. حق را میگفت ولو به ضررش تمام میشد. در محله شاخص و محور همسالان خود بود. به مسجد که میرفت چون بزرگترها عمل مینمود و از جمله کسانی بود که در پذیرایی عزاداران حسینی نقش فعالی داشت.
بهشت و آخرت چیزی به عنوان تکلیف و وظیفه شرعی
وجود ندارد، چرا که دنیا خانه عمل و آخرت خانه حساب است و در
آنجا دیگر عملی در کار نیست.
از ظواهر آیات و روایات
استفاده میشود که در آخرت نیز در مسائل جنسی و اموری که بدان مربوط است محدودیتهایی وجود
دارد. در وصف زنان بهشتی میفرماید:
الف:کَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ؛همچون مروارید درصدف پنهان سوره واقعه، آیه 23،
ب:عُرُبًا أَتْرابًا؛زنانی که تنها به همسرشان عشق میورزند و خوش زبان و فصیح و
هم سن و سالند سوره واقعه، آیه 37،
ج:حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِی الْخِیامِ؛حوریانی که در خیمههای بهشتی مستورند سوره
الرحمن، آیه 72،
د:لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ؛هیچ
انس و جنّ پیش از ایشان با آنها تماس نگرفته (و
دوشیزهاندسوره الرحمن، آیه 74؛
ه:فیهِنَّ قاصِراتُ الطَّرْفِ لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ؛در آن باغهای بهشتی زنانی هستند که جز به همسران خود عشق
نمیورزند؛ و هیچ انس و جنّ پیش از اینها با آنان تماس نگرفته است سوره
الرحمن، آیه 56،
به نظر میرسد که در بهشت
حجاب باشد اما نه بعنوان یک تکلیف بلکه به عنوان یک کرامت و یک مقام معنوی و یا اموری که برای
ما بدرستی معلوم نیست.
منبع:کانون گفتمان قرآنی
بسیار سفرباید تا پخته شود خامی
أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَا ...
آیا در زمین گردش نکرده اند تا دل هایى داشته باشند که با آن بیندیشند...
{الحج/46}
سلام دوستان این عیدرو بهتون تبریک میگم
محمد
کافرینش هست خاکش
هزاران آفرین بر جان پاکش
سر و
سرهنگ، میدان وفا را
سپهسالار و سر خیل، انبیا را
ریاحین
بخش باغ صبحگاهى
کلید مخزن گنج الهى
یتیمان
را نوازش در نسیمش
از آن جا نام شد در یتیمش
به
معنى کیمیاى خاک آدم
به صورت توتیاى چشم عالم
ز شرع
خود نبوت را نوى داد
خرد را در پناهش پیروى داد
اساس
شرع او ختم جهان است
شریعتها بدو منسوخ از آن است
جوانمردى
رحیم و تند چون شیر
زبانش گه کلید و گاه شمشیر
خدایش
تیغ نصرت داد در چنگ
کز آهن نقش داند بست بر سنگ
به
معجز بدگمانان را خجل کرد
جهانى سنگدل را تنگدل کرد
چو گل
بر آبروى دوستان شاد
چو سرو از آبخورد عالم آزاد
فلک را
داده سروش سبز پوشى
عمامهش باد را عنبر فروشى
سریر
عرش را نعلین او تاج
امین وحى و صاحب سر معراج
بصر در
واب و دل در استقامت
زبانش امتى گو تا قیامت
به
خدمت کردهام بسیار تقصیر
چه تدبیر اى نبى الله چه تدبیر
کنم
درخواستى زان روضه پاک
که یک خواهش کنى در کار این خاک
کالهى
بر نظامى کار بگشاى
ز نفس کافرش زنار بگشاى
دلش در
مخزن آسایش آور
بر آن بخشودنى بخشایش آور
اگر چه
جرم او کوه گران است
ترا دریاى رحمت بیکران است
بیامرزش
روان آمرزى آخر
خداى رایگان آمرزى آخر
سلام
تصمیم دارم قبل ازاینکه اون داستان رو شروع کنم کارهای عبادی که باید
انجام میدادم وندادم رو انجام بدم
خیلی از کارهارو انجام دادم حداقل اونایی که یادمه
در حال حاضر فقط مونده حق والدین و خدا
حق خدا رو دارم ادا میکنم
فقط نمیدونم حق والدین رو چه طوری ادا کنم!
بعداز حدود 9ماه دوباره دردم شروع شده
نمیدونم چرا
خدا بخیر کنه!