زمرد قرآن

فریاد سکوت

زمرد قرآن

فریاد سکوت

نام­های بت­ها در قرآن


۱. بَعْْل؛ نام بتی که قوم الیاس می­پرستیدند. (صافات، آیه125)


2. جِبْت؛ نام یکی از بت­های قریش است. (نساء، آیه51)


3. سٌُواع؛ نام بتی که به شکل زنی زیبا ساخته شده بود.


4. نَسْر؛ نام بتی به شکل کرکس است.


5. یَعوق؛ نام بتی به شکل اسب است.


6. یَغوث؛ نام بتی به شکل اسب است و در لغت به معنای پناه دادن می­باشد. (نام این چهار بت در سوره نوح آیه23 آمده است.)


7. وَدّ؛ بتی است که به شکل زنی زیبا و با موهای افشانده ساخته شده و خدای دوستی و محبت بوده است.


8. عُزّی؛ از بت­های کفار قریش است که بین مکه و یمن زندگی می­کردند و خدای صبر بوده است.


9. لات؛ بتی که قبیله ثقیف می­پرستیدند و به شکل خورشید بوده است.


10. مَنات؛ بتی که قبیله خزرج، اوس و بنی­خراعه می­پرستیدند و به شکل زن و از سنگ بوده است. (نام این سه بت در سوره نجم آیه20 آمده است.)

نام­های قبایل و اقوام در قرآن


در قرآن کریم نام شش قبیله و قوم آمده است که در اینجا به آنها اشاره می کنیم.


1. یأجوج و مأجوج؛ این دو کلمه عجمی و معرب گاگ مگاگ است. این دو کلمه دو بار در قرآن کریم تکرار شده است. (کهف، آیه94 و انبیاء،‌ آیه96) ذوالقرنین به مردمی برخورد کرد که زبانشان را کسی نمی­فهمید، ولی آن­ها به گونه­ای به او فهماند که از دست یأجوج و مأجوج در امان نیستند؛ زیرا آن­ها در روی زمین کاری جز فساد نمی­کنند و از او خواستند بین آن­ها و یأجوج و مأجوج سدی بسازد و این کار را کرد، ولی تا کنون به طور دقیق روشن نشده که این سد در کجا بوده است.


2. ثمود؛ این کلمه غیر عربی است و 25 بار در قرآن کریم تکرار شده است. ثمود قوم حضرت صالح هستند که در سرزمین حجر (میان شام و حجاز) می­زیستند و زندگی مرفهی داشتند. دعوت صالح را نپذیرفتند و شتری که معجزه او بود پی­کردند تا این­که صیحه آسمانی و زلزله­ای ویرانگر آنان را نابود کرد.


3. عاد؛ اینان قومی بودند که در سرزمین احقاف (بین یمن و حضرموت) با ثروت و مکنت و عمر طولانی زندگی می­کردند. خدای متعال برای هدایت آنان حضرت هود در میانشان مبعوث کرد، ولی آنان دعوت او را نپذیرفتند و به فساد و بت­پرستی ادامه دادند تا خدای متعال با باد صرصر آنان را نابود کرد.


4. مدین؛ این کلمه نام شهر و قوم حضرت شعیب است. این شهر در کنار دریای سرخ و بین راه اردن به مکه قرارداشته است. از صفات بد آنان کم­فروشی و راه­زنی بوده است. به رهنمودهای شعیب گوش نداند و در نتیجه به زلزله­ای شدید گرفتار شده، نابود گشتند.


5. قریش؛ این کلمه یک­بار در قرآن در سوره قریش آمده است. قریش قبیله­ای بود که در آغاز طلوع اسلام در مکه زندگی می­کردند و پیامبر اسلام از این قبیله است.


6. روم؛ این کلمه یک­بار در سوره روم آیه دوم آمده است. هر چند این کلمه نام مملکت روم است،‌ ولی در قرآن کریم مقصود از آن مردم این مملکت است.


قوم نوح،‌ قوم لوط، قوم ابراهیم، اصحاب اخدود، اصحاب فیل، اصحاب ایکه و اصحاب الرس در قرآن کریم آمده است

نام­های فرشتگان در قرآن


اسامی 6فرشته در قرآن کریم آمده است که در اینجا به آنها اشاره می کنیم:

1. جبریل؛ این کلمه در زبان عبری «گبریل» به معنای قهرمان و مرد خدا است. وی از فرشتگان بزرگ الهی است که نام او سه بار در قرآن کریم آمده است. (بقره، آیه98 و99 و تحریم، آیه4) البته در آیه­هایی هم بی­آن­که به صراحت نام او را ذکر کند به او اشاره دارد؛ مانند: تکویر، آیه19؛ مریم، آیه17. در فارسی جبرئیل نوشته می­شود. وی فرشته وحی است که آیات قرآن را بر پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله را می­آورد.


2. میکال؛ این کلمه غیر عربی و غیر منصرف است. این کلمه یک­بار در قرآن کریم (بقره، آیه99) آمده است و به صورت میکائیل و میکاییل نیز تلفظ می­شود. و فرشته روزی است.


3. مالک؛ نام فرشته­ای که گماشته بر جهنم است و به اذن خدای متعال داخل و خارج کردن جهنمیان به دست اوست در سوره زخرف آیه77 در این باره می­فرماید:«وَنادَوْا یا مالِکُ لِیَقْضِ عَلَیْنا رَبُّکَ قالَ إِنَّکُمْ ماکِثُونَ»


4. روح؛ این کلمه 25 بار در قرآن کریم تکرار شده است که مراد از آن،‌ فرشته و غیر فرشته است. مانند این آیه­ها: «یُنَزِّلُ الْمَلائِکَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ» «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأمِینُ» «یَوْمَ یَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلائِکَةُ صَفًّا»


در روایتی که از امام صادق علیه السلام نقل کرده­اند آن حضرت می­فرماید: روح فرشته­ای است بزرگ­تر از جبرئیل و میکائیل. در روایتی از ابن عباس نقل کرده­اند که منظور از روح فرشته بزرگی از فرشتگان است.


5. هاروت؛


6. ماروت؛ این دو کلمه در آیه102 سوره بقره آمده است (وَما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَمارُوتَ) این­ها دو فرشته­ای هستند که خدای متعال به شهر بابل فرستاد که به مردم شهر مطالبی آموختند و مردم از آن آموخته­ها در راه ناصحصح استفاده کردند.


برخی مفسران سه نام دیگر را ادعا کرده اند که فرشته اند که بعید به نظر می رسد و آن سه مورد عبارتند از:





1. رَعْد؛ برخی گفته­اند کلمه رعد در آیه «وَیُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلائِکَةُ مِنْ خِیفَتِهِ وَیُرْسِلُ الصَّواعِقَ فَیُصِیبُ بِها مَنْ یَشاءُ وَهُمْ یُجادِلُونَ فِی اللهِ وَهُوَ شَدِیدُ الْمِحالِ» نام فرشته­ای است که مأمور ابرهاست و ابرها را به مکان­هایی که باید باران در آن­جا ببارد هدایت می­کند؛ ولی با توجه به این­که تسبیح خدای سبحان عمومی است و همه مخلوقات خدا را تسبیح می­کنند کلمه رعد در این آیه صدایی است که از برخورد ابرها تولید می­شود.

2. قعید؛ این کلمه عربی است و یک­بار در قرآن کریم آمده است. «إِذْ یَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّیانِ عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمالِ قَعِیدٌ گفت ه­اند مراد از قعید در این آیه فرشته­ای است که گناهان انسان­ها را می­نویسد. برخی دیگر گفته­اند کلمه قعید در این آیه صفت است نه اسم و وصف فرشتگانی است که موکل انسان­ها هستند.

3. سکینه؛ چون در قرآن کریم آمده خدا سکینه را نازل کرد؛ برخی گفته ­اند او از فرشتگان الهی است؛ ولی این­گونه نیست و به معنای لغوی آن است.

آیا علم هر چیزی در قرآن آمده است؟


تردیدی نیست که قرآن در برانگیختن اندیشه ها به سمت تولید علم و دانش نقش به سزایی را ایفا کرده است. قرآن در جامعه ای نازل شد که اکثر قریب به اتفاق مردمانش از نعمت خواندن- که پایه علوم است - برخوردار نبودند.

این کتاب آسمانی با امر به «خواندن» آغاز گشت و دیری نگذشت دانشمندانی را تربیت کرد که در بیشتر دانش ها و فنون عصر خویش سرآمد شدند و این امر ممکن نبود، مگر به مدد جنبش و نهضتی که قرآن و آموزه های وحیانی اش ایجاد کرد. اروپای قرون وسطا با مشعل دانشی که مسلمانان افروختند، توانستند به راه های روشنی در زندگی رهنمون شوند، اما صرف نظر از این نقش، برخی بر این تصور بوده و هستند که خود متن قرآن در بردارنده همه علوم است.
برخی گفته اند:

ادامه مطلب ...