زمرد قرآن

فریاد سکوت

زمرد قرآن

فریاد سکوت

بنام حضرت دوست


هر که سودای تو دارد چه غم از ترک جهانش
نگران تو چه اندیشه و بیم از دگرانش

آن پی مِهر تو گیرد که نگیرد پی خویشش
وان سر وصل تو دارد کندارد غم جانش

هر که از یار تحمّل نکند یار مگویش
وانکه در عشق ملامت نکشد مرد مخوانش

به جفایی و قفایی نرود عاشق زاری
مژه بر هم نزند گر بزنی تیر و سنانش

گفتم از ورطۀ عشقت به صبوری به درآیم
باز می بینم و دریا نه پدید است کرانش

عهد ما با تو نه عهدی که تغیر بپذیرد
بوستانی است که هرگز نزند باد خزانش

گر فلاطون به حکیمی مرض عشق
عاقبت پرده بر افتد ز سَرِ راز نهانش

نرسد نالۀ سعدی به کسی در همه عالم

که نه تصدیق کند از سر دردی است فغانش


سعدی



کلمات کلیدی : بنام حضرت دوست ، سودا ، وصل ، یار ، عشق ، سعدی ، شعر مذهبی ، ناله ، عهد

شناختن خدا با نگاه به مورجه

 

از فرمایشات گهربار حضرت علی علیه السلام:

 

اگر مردم در عظمت قدرت خد ا، و بزرگی او می اندیشیدند ، به راه راست باز می گشتند ، و از آتش سوزان می ترسیدند ، اما دل ها بیمار ، وچشم ها معیوب است.

آیا به مخلوقات کوچک خدا نمی نگرند ؟ که چگونه آفرینش آن را استحکام بخشید ؟ و ترکیب اندام آن را بر قرار ، و گوش و چشم برای آن پدید آورد ، و استخوان وپوست متناسب خلق کرد ؟

به مورچه و کوچکی جثه آن بنگرید ، که چگونه لطافت خلقت او با چشم واندیشه انسان درک نمی شود ، نگاه کنید چگونه روی زمین راه می رود ، و برای بدست آوردن روزی خود تلاش میکند ؟

دانه ها را به لانه خود منتقل می سازد ، و در جایگاه مخصوص نگه می دارد ، در فصل گرما برای زمستان تلاش کرده ، و به هنگام درون رفتن ، بیرون آمدن را فراموش نمی کند !.

روزی مورچه تضمین گردیده ، و غذاهای متناسب با طبعش آفریده شده است.خداوند منان از او غفلت نمیکند ، و پروردگار پاداش دهنده محرومش نمی سازد ، گرچه در دل سنگی سخت و صاف یا در میان صخره ای خشک باشد.

اگر در مجاری خوراک و قسمت های بالا وپائین دستگاه گوارش وآنچه در درون شکم او از غضروف های آویخته به دنده تا شکم ، وآنچه در سر اوست از چشم وگوش ، اندیشه نمائی ، از آفرینش مورچه دچار شگفتی شده واز وصف او به زحمت خواهی افتاد .

پس بزرگ است خدائی که مورچه را بر روی دست و پایش بر پا داشت ، و پیکره وجودش را با استحکام نگاه داشت ، در آفرینش آن هیچ قدرتی او را یاری نداد وهیچ آفریننده ای کمکش نکرد . اگر اندیشه ات را بکار گیری تا به راز آفرینش پی برده باشی ، دلائل روشنی به تو خواهند گفت که آفریننده مورچه کوچک همان آفریدگار درخت بزرگ خرماست ، به جهت دقتی که جدا جدا در آفرینش هر چیزی به کار رفته ، واختلافات وتفاوت های پیچیده ای که در خلقت هر پدیده حیاتی نهفته است .

همه موجودات سنگین وسبک ، بزرگ وکوچک ، نیرومند وضعیف ، در اصول حیات وهستی یکسانند،وخلقت آسمان و هوا بادها و آب یکی است .

پس اندیشه کن در آفتاب وماه ، و درخت وگیاه ، و آب و سنگ ، و اختلاف شب و روز ، وجوشش دریاها،و فراوانی کوه ها ، و بلندای قله ها ، و گوناگونی لغت ها ، وتفاوت زبان ها ، که نشانه های روشن پروردگارند .

پس وای بر آن کس که تقدیر کننده را نپذیرد ، و تدبیر کننده را انکار کند !

گمان کردند که چون گیاهانند وزارعی ندارند ، واختلاف صورت هایشان را سازنده ای نیست ، بر آنچه ادعا میکنند حجت و دلیلی ندارند ، و بر آنچه در سر می پرورانند تحقیقی نمی کنند .

آیا ممکن است ساختمانی بدون سازنده، یا جنایتی بدون جنایتکار باشد؟!



کلمات کلیدی : شناختن خدا با نگاه به مورچه ، شناختن خدا ، مورچه ، موجودات ، حضرت علی (ع) ، مخلوقات

اثبات وجود حق ‌تعالی ، در یک جمله


علامه طباطبایی در نهایة الحکمة:

«إنّ حقیقةَ الوجودِ ، إمّا واجبةَ ، و إمّا تَستلزمَها ؛ فإذن الواجب بالذاتِ موجودً وهو المطلوبُ.»

 

بیان: حقیقت وجود یا واجب است، یا مستلزم آن ( به‌جهت دفع دور و تسلسل )؛ پس واجب موجود است.


این کوتاه‌ ترین تقریر از معتبرترین برهان اثبات وجود خداست.



کلمات کلیدی : اثبات وجود خدا ، علامه طباطبایی ، واجب ، برهان

توحید صمدی قرآنی

توحید صمدی قرآنی
وجود مساوق با حق است و تمام عالم بر اساس حق آفریده شده است «هوَ الَّذی خَلَقَ السَموات وَالارض بِالحق»
هم آب حق است و هم تشنگی تو به آن ، آب حق است، زیرا اگر باطل بود پس ازتشنگی هرگز آن را طلب
نمی کردی و تشنگی هم حق است، زیرا اگر باطل بود بعد از آن آب را طلب نمیکردی.
علاوه بر مشهود شهود وشاهد نیز وجودند. یعنی آنچه دیده می شود وآنکه می بیند همه وجودند ، حتی دیدن نیز وجود است .پس همه جا را وجود پر کرده است. اگر حقیقتی قیام کند و بخواهد این دو سطر اول درس اول (-- نویسنده متن: منظور استاد صمدی دروس معرفت نفس است --) را به من و شما بنمایاند ، آن قیام ، قیامتِ حقیقت انسانی خواهد بود. زیرا دو سطر اول هم شامل مبدا می شود وهم شامل معاد. چرا که مبدا و معاد هر دو وجودند اگر وجود به حقیقت، برای ما قیام کند، مبدایی قیام خواهد کرد که آن عین معاد است .در آن حال انسان جز وجود ، چیزی نمی بیند .
به تعبیر میرزا حسین فاطمی قمی که وقتی از ایشان خواسته شد تا از استاد خود ، آقا میرزا جواد ملکی تبریزی مطلبی مرحمت فرمایند ، فرمود : او خودش دستورالعمل بود. شب که می شد در صحن حرم دیوانه وار قدم
می زد و زبانش به این بیت مترنم بود:

ادامه مطلب ...

داستان , اسم اعظم

سلام

این مقاله , داستان را دانلود کنید بسیار جالب می باشد.




کلمات کلیدی : مقاله ، داستان ، اسم اعظم ، حدیث  ، دانلود

سوء تفاهمات


وقتی کسی وارد وبلاگ مذهبی میشه
یا کسی دم از دین و خدا میزنه
فکر میکنند طرف مخلص , چاکر و  کلا کنیز خا/منه/ای و اح/مد/ی نژ/اد هست
درحالی که در بین طرفداران مو/سو/ی کسانی که طرف دین و خدا هستند رو هم دیدم و بین طرفداران ا/حمد/ی/نژ/اد کسانی که فشن میزنند و غیر مذهبی هستند رو هم دیدم


و به تمامی بازدید کنندگان عزیز این وبلاگ عرض می کنم که:
این وبلاگ هیچ گونه جنبه ی 30یا30 نداره و طرف هیچ فرقه و گروه 30یا30 نیست
نه سبزه نه سرخه نه مشکی و نه رنگ دیگه ای
نه طرف مو/سو/ی نه احم/دی ن/ژاد نه ک/روب/ی نه ر/ضا/یی ونه فرد خاصیه
این وبلاگ و تمامی وبلاگ هایی که اینجانب ارسال میکنم فقط در مورد فساد دنیا , فسادی که از زمان پیامبر تا کنون هست , و خدا می باشد
و به تمامی افراد جامعه  و دنیا ,چه بنفش و چه قرمز و چه سبز و سیاه , چه سنی چه شیعه چه مسیحی و یهودی , احترام میزارم و دوستشون دارم
هدف من اینه که ~~> ایران + اسلام + خدا  ---> عدالت + حق همیشه پرچمش بالا باشه
و هرگونه سوالی دارید حتما بفرمایید تا آنجایی که بتونم جوابتون را معقولانه و منطقی خواهم داد

 سپیده ی نور عالم به سایه ی خزان داخل شو و ما را از این خارها رهایی ده که کسی توان زخم نمودن سنگ را ندارد...


یا حق

شهید حسن شفیع ‌زاده

بسم رب الشیعه

 

زندگینامه

 

شهید حسن شفیع ‌زاده در مرداد سال ۱۳۳۶ ه‌.‌ش در یک خانواده مذهبی در شهرستان تبریز متولد گردیده و تحت تربیت پدر و مادری مومن‌، متدین و مقلد امام پرورش یافت‌، از همان کودکی در مجالس دینی از جمله برنامه‌های سوگواری امام حسین (ع‌) حضور داشت و عشق خدمتگذاری به آستان شهید پرور حضرت اباعبدالله (ع‌) در عمق وجودش ریشه دوانید‌. سادگی‌، بی‌آلایشی و گذشت او در سنین کودکی زبانزد همه بود‌. حق را می‌گفت ولو به ضررش تمام میشد‌. در محله شاخص و محور همسالان خود بود‌. به مسجد که می‌رفت چون بزرگترها عمل می‌نمود و از جمله کسانی بود که در پذیرایی عزاداران حسینی نقش فعالی داشت‌.


ادامه مطلب ...