رسول اکرم ص فرمودند: چون روز قیامت شود به بنده خدا امر می شود که وارد آتش دوزخ شود، چون نزدیک دوزخ می شود می گوید: ((بسم الله الرحمن الرحیم)) و پا در دوزخ می نهد آنش دوزخ هفتاد هزار سال راه از او دور می شود. در روایت دیگری آمده چون بنده خدا را پای میزان حساب حاضر می کنند و نامه اعمال او را در حالی که مملو از افعال و کردار زشت است به دست او می دهند در حین گرفتن نامه اعمال بنابر عادتی که در دنیا به گفت ((بسم الله الرحمن الرحیم)) داشته بر زبان جاری می کند و نامه اعمال را به دست می گیرد چون نامه اعمال را می گشاید آن را سفید می بیند در حالی که هیچ نوشته و عمل بدی در او نمی بیند. بنده عاصی به فرشتگانی که حاضرند می گوید: در این نامه عمل چیزی نوشته نیست که بخوانم. فرشتگان گویند: در همین نامه تمام اعمال بد تو نوشته بود اما به برکت و میمنت ((بسم الله الرحمن الرحیم)) محو شد. منهج الصادقین، ج1، ص33
کلمات کلیدی : داستان هایی از بسم الله رحمن الرحیم ، گریز از آتش دوزخ با گفتن بسم الله رحمن الرحیم
پرهیزکاران
کسانى هستند که هرگاه مرتکب گناه و کار زشتى شدند یا به نفس خود ستم
کردند به یاد خدا مى افتند.براى گناهان خود طلب آمرزش مى کنند (و مى
دانند) جز خدا هیچ کس نمى تواند گناهان خلق را بیامرزد.
وقتى
آیه فوق نازل شد، شیطان نگران شد و به فراز کوه ثور (که یکى از کوه هاى
بلند مکه است ، همان کوهى که پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله ) چند
شبانه روز در آن مخفى بود.) رفت و با بلندترین صداى خود فریاد زد و اعوان و
یاران و فرزندان خود را نزد خود طلبید.
تمام
آنان به دور او اجتماع کردند و علت ناراحتى و دعوت او را پرسیدند؟ گفت:
خداوند چنین آیه اى بر پیامبر نازل کرده است و به مردم گناه کار قول داد
که به وسیله توبه گناهانش را بیامرزد، در نتیجه تمام زحمات ما به هدر مى
رود .
شما را
دعوت کردم تا بدانم کیست که در برابر آن چاره اندیشى کند؟ یکى از آنان گفت
: با دعوت انسان ها به این گناه و آن گناه اثر آیه را خنثى مى کنم ،
ابلیس گفت : تو مرد میدان نیستى . دیگرى نیز پیشنهادى داد او را نیز رد
کرد. سومى و چهارمى و... هر کدام نیز پیشنهادى دادند. شیطان بزرگ همه آنها
را رد کرد.
بعد از مشورت شیطان کهنه کارى به نام وسواس خناس . پیش آمد و گفت : من این مشکل مهم را حل مى کنم . گفت : چگونه ؟ خناس گفت :
انسان
ها را با وعده هاى شیرین و آرزوهاى طولانى به گناه آلوده مى کنم . سپس
استغفار و توبه و بازگشت به سوى خدا را از یاد آنان مى برم .
شیطان
این پیشنهاد را پذیرفت و او را در آغوش کشید و پیشانى او را بوسید و گفت :
این مأموریت را به تو واگذار کردم ، و این مأموریت را تا پایان دنیا به
عهده وسواس خناس گذاشت و از غصه آیه راحت شد.2
شیطان
هرگز دست از سر ما بر نخواهد داشت به هر نحوی که باشد در نهایت راهی برای
نفوذ پیدا میکند و ما انسان های بی خبر هم عنان اختیار به دست او داده به
دنبالش روانیم به مقصد جهنم وای بر ما اگر خود را در نیابیم و توبه نکنیم .
1- سوره فصلت ، آیه 13.
2- بحارالانوار، ج 18،ص 186.
منبع : تأثیر قرآن در جسم و جان مولف: نعمت الله صالحى حاجى آبادى
تنظیم : رهنما_گروه دین و اندیشه تبیان
کلمات کلیدی : آیه اى که شیطان را به فغان آورد , فریاد شیطان در فراز کوه ثور , مسئولیت وسواس خناس , شیطان و شیاطین
رمضان شهر عشق و عرفان است رمضان بحر فیض و احسان است رمــضــــان، مــاه عــتــرت و قــرآن گــــاه تــــجدید عهد و پیمان است رمــضــان امــتــــداد جــــاده نــــور در گذرگاه هــر مــــسلمــان است رمــضــان چــلچــراغ نـــور افـشان در شبــستان قلــب انـسان است مـــاه تــحکــیــم آشنـــایــــی هـــا مــاه تعــطیل قــهر و حرمان است مـــاه شـــب زنــده داری عـشــاق مــاه بــیــدار بــاش وجــدان است مـــاه اشــک و خـروش و ناله و آه راه برگــشت هــر پــشیمان است مــــاه آســـایــش قــلــوب بــشــر مــاه پــالایــش تـــن و جــان است مــــاه تــسلیــم در بــــر خـــالـــق مــاه تــمریــن کــار نــیـکــان است رمضــان چــشمــه عـطــای خـــدا ماه عفو و گذشت و غفــران است رمــضــان رهــنـــمــا و راه گــشــا بهــر گــم گـشتگان حـیــران است رمــضــان شــاخساری از طــوبـی غرفه ای از بــهشـت رضوان است
پیامبر در عظمت و حرمت این ماه عزیز در جمع حاضران نماز جمعه چنین فرمود: ولا یکونن شهر رمضان عندکم کفیره من الشهور فان له عندالله حرمه و فضلاً علی سایر الشهور؛ نباید در نظر شما، ماه رمضان و دیگر ماه ها یکسان باشد، چون این ماه نزد خدا حرمت و فضیلت والاتری نسبت به دیگر ماه ها دارد.
گل گلشن ولایت مه برج هل اتایی که وسیله نجاتی و صحیفه ی وجودی و خلیفه رسولی و لطیفه خدایی ز زلال عمر بخشت قدحی به تشنگان ده نه ره است تشنه مردن چو تو می کنی سقایی من اگر چه درنیایم به شمار بندگانت به خدا که عار دارم ز شهی به این گدایی نه ز موج بحر ترسم نه ز انقلاب دریا به سفینه ای نشستم که در او تو ناخدایی سگ پاسبان کویت چو برهنه پای دیدم به هزار کفش زرین ندهم برهنه پایی مس کم بهای "فرهنگ " چگونه زر توان شد نکند اگر غبار قدم تو کیمیایی
فرهنگ شیرازی
کلمات کلیدی : گل گلشن ولایت , شعر در وصف امام علی ع , فرهنگ شیرازی
یکى از اصحاب راجع به
بسمالله
الرحمن الرحیم از رسول خدا ( صلى الله علیه و آله ) پرسید. حضرت فرمودند: (( بسمالله )) نامى از
نامهاى خداوند و با نام اعظم نزدیک است
.
امام صادق ( علیه
السلام ( فرمودند: (( بسم الله
)) کلید کتاب خدا است مثل کلید درها ، همانگونه که هیچ در بىکلید نیست هیچ دستورى در قرآن هم بى بسم الله نیست .
نام خداوند بر صفت
کمال است، و با عزت و جلال ، و با لطف و با
جمال و با فضل و با نوال است
. جود
و سخاوت خداوندبراى
دلها، کرامت است . شهود
او جان ها را ولایت نا دریافته در عیان و شیرین در حکایت است
. اگر
خداوند یکى راعنایت
کند همه را کفایت کند. سوره
توبهسوره کیفر است بدین دلیل بسم الله ندارد.
بنام
خدایى که بخشندهاوست همه
فانى و ذات پایندهاوست
عطا کرد آئین و ایمان
بهما
گرامى کتابى چوقرآن به ما
کتابى که ما را به حق
رهبراست
کتابى که قانونپیغمبر است
رهاننده ما را ز اعمال
زشت
کلید در بوستان بهشت
به راه تو این آسمانى
کتاب
چراغى است روشن تراز آفتاب
ببخشد به جان و دلت
روشنى
بگیرد ز تو خوىاهریمنى
ز قرآن نبى شد تو راراهنماى
چه حکم محمدچه حکم خداى
به قرآن گرا تا شوى
رستگار
که قرآن بود وحىپروردگار
اگر رهبر خلق قرآن بدى
سراسر جهان چونگلستان بدى
کلمات کلیدی : داستالن هایی از بسم الله رحمن الرحیم ، هیچ دستورى در قرآن بى بسم الله
نیست ، بسم الله کلید کتاب خداست
روزى خانمى مسیحى دختر فلجى را از لبنان به سوریه آورد ، زیرا دکترهاى لبنان او را جواب کرده بودند. زن با دختر مریضش نزدیک حرم با عظمت حضرت رقیه ( علیها السلام ) منزل مى گیرد ، تا در آنجا براى معالجه فرزندش به دکتر دمشقى مراجعه کند ، تا اینکه روز عاشورا فرا مى رسد و او مى بیند مردم دسته دسته به طرف محلى که حرم مطهر حضرت رقیه آنجا است مى روند. از مردم شام مى پرسد اینجا چه خبر است ؟ مى گویند : اینجا حرم دختر امام حسین ( علیه السلام ) است ، او نیز دختر مریضش را در منزل تنها گذاشته درب اتاق را مى بندد و به حرم حضرت مى رود ، متوسل به حضرت رقیه (علیها السلام ) مى شود و گریه مى کند، به حدى گریه مى کند که غش مى کند و بى هوش مى افتد ، در آن حال کسى به او مى گوید : بلند شو برو منزل ، دخترت تنها است و خداوند او را شفا داده است ، برخاسته و به طرف منزل حرکت مى کند و می رود و درب منزل را مى زند مى بیند دخترش درب را باز مى کند ! وقتى مادر جویاى وضع دخترش مى شود و احوال او را مى پرسد ، دختر در جواب مادر مى گوید : وقتى شما رفتید ، دخترى به نام رقیه (علیها السلام ) وارد اتاق شده و به من گفت : بلند شو تا با هم بازى کنیم ، آن دختر به من گفت : بگو (( بسم الله الرحمن الرحیم )) تا بلند شوى ، و سپس دستم را گرفت و من بلند شدم ، دیدم تمام بدنم سالم است ، او داشت با من صحبت مى کرد که شما در زدید.
او به من گفت مادرت آمد، سرانجام مادر مسیحى با دیدن این کرامت از دختر امام حسین (علیه السلام ) مسلمان شد.
در محضرت در این حرم باصفاى دوست چشم امید خلق به این قبر انور است عشاق این حرم ، همه دارند آرزو تا این سعادت بهر کدامین مقدر است زین درگه هیچ کس نگردید ناامید زیرا رقیه شافع پر مهر محشر است
کلمات کلیدی : داستان هایی از بسم الله الرحمن الرحیم ، به من گفت بگو بسم الله الرحمن الرحیم تا بلند شوى
امام حسین
علیه السّلام فرموده:در مسجد نشسته بودیم که موذن بر بالای مناره رفت و گفت الله
اکبر ,الله اکبر
امیر مومنان
علی ابن ابی طالب علیه السّلام گریست وما به گریه او گریستیم.
وقتی موذّن از
اذان فارغ شد حضرت علی علیه السّلام فرمود:آیا می دانید موذن چه میگوید؟
گفیتم :خدا و
پیامبر و وصیّ او داناتر است
فرمود اگر
میدانستید که چه می گوید هر آینه نمی خندیدید و بسیار می گریستید.
الله اکبر
گفتنش معناهای زیادی است
از جمله آنها
این است که:
یاعلی
الله اکبر
مؤذن برقدیمی ، ازلی، ابدی، علم ،توان، قدرت ،بردباری ،کرم ،جود ،بخشش وکبریای خدا
قرار میگیرد.
وقتی مؤدن
میگوید الله اکبردرواقع میگوید خدا آن است که آفرینش و امر از آن اوست، به خواست
او آفرینش است و آفرینش هر چیزی از اوست و آفریده ها سوی اوبر میگردند .
او همواره پیش
از هر چیزی اول است و همواره بعد از هر چیزی آخر است ، او باقی است وهر چیزی که
درک نمی گردد آشکار است وپنهان بی نهایت در برابر هر چیزی است، او باقی است و هر
چیزی فانی است.
معنای دوم
الله اکبر دانای آگاه است هرآنچه که هست و یا خواهد شد را پیش از بودن می داند .
معنای سوم
الله اکبر توانای بر هر چیز است بر هر چه می خواهد تواناست.
به قدرتش قوی
است ، بر آفریده هایش چیره است ، قوی به ذات خود است وقدرتش برهمه ی چیزها استوار
است .
هرگاه بر کاری
حکم کند فقط میگوید باش و می باشد.
معنای چهارم
الله اکبر به معنای حلم و کرم اوست.چنان حلم ورزد که گویی نمیداند و چنان گذشت می
کند که گویی نمی داند و چنان گذشت می کند که گویی ندیده است و چنان می پوشاند که
گویی نافرمانی نشده است.به خاطر کرم ، بردباری وگذشت ، در کیفر دهی شتاب نمی کند .
معنای دیگر
الله اکبر بخشنده پر عطا و خوش کردار است.
معانی دیگر
الله اکبر نفی چگونگی دراوست.گویی که می گوید : خداوند برتر از آن است که توصیف
کنندگان ،منزلت صفت هایی را که بدان موصوف است درک کنند و توصیف گران به مقدار
توانایی خود او را توصیف میکنند نه به اندازه عظمت و جلال او.خداوند متعال برتر از
آن است که علوّ وبزرگی صفت او را وصف کنندگاتن درک کنند .
معنایی دیگر
الله اکبر این است که گویی مؤذن میگوید:خداوند اعلی و اجلّ است و او از بندگانش بی
نیاز می باشد . نیازی به اعمال بندگانش ندارد.
کلمات کلیدی : معنای الله اکبر در اذان ،مفهوم الله اکبر ، الله اکبر